بمب خنده

بمب خنده

درود خوش آمدید من ریحانه هستم مدیر این وبلاگ امید وارم از این وبلاگ خوشتون بیاد و لذت ببرید من برای این وبلاگ خیلی زحمت کشیدم برای همین اگه نظر بدید خیلی خیلی خیلی خوشحال میشم پس نظر بدید راستی به همه ی صفحه ها ی این وبلاگ سر بزنید مر30 و بدرود
بمب خنده

بمب خنده

درود خوش آمدید من ریحانه هستم مدیر این وبلاگ امید وارم از این وبلاگ خوشتون بیاد و لذت ببرید من برای این وبلاگ خیلی زحمت کشیدم برای همین اگه نظر بدید خیلی خیلی خیلی خوشحال میشم پس نظر بدید راستی به همه ی صفحه ها ی این وبلاگ سر بزنید مر30 و بدرود

متن باحال

سلام بچه ها خوبی چند تا متن باحال براتون گذاتشتم 

 

ﺧﺒﺮ ﻓﻮﺭﯼ ﻓﻮﺭﯼ 

 

ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﭘﯿﺶ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺷﺪﯾﻢ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﻣﺴﺎﻓﺮﺑﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ


ﻋﺎﺯﻡ ﺩﺑﯽ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮐﺸﻮﺭﻣﻮﻥ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﺮﺩ .,


ﺍﻣﺎ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻄﻮﻁ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﺩﺍﺭ ﻣﯿﺸﻪ .

 

ﻭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﺎ ﭼﯿﺰ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎﺭﺱ ﺳﻘﻮﻁ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ 


ﺑﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﺒﺮﮔﺰﺍﺭﯼ  ﭘﺲ ﺍﺯ ﮐﺸﻒ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺟﻌﺒﻪ ﺳﯿﺎﻩ


ﻋﻠﺖ ﺳﻘﻮﻁ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﮐﻠﯿﭙﺲ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽﺑﻮﺩﻩ ...


ﺭﻭﺣﺸﺎﻥ ﺷﺎﺩ ﻭ ﯾﺎﺩﺷﺎﻥ ﮔﺮﺍﻣﯽ

    

        

 

شامپوخریدم روش نوشته:

این محصول راروی سرتان بریزید

وموهایتان رابمالیدو

سپس ابکشی کنید:|

من میخواستم بریزم تودهنم قرقره کنم:|

خداخیرشون بده اگاهم کردن

  

    

 

وقتی پشت آیفون میپرسی :”کیه؟ “

۹۵% مردم میگن “باز کن”، ۵% باقیمونده هم میگن :”منم”...!!!!! 

 

ملت ایران شدن مدرسان شریف فوتبال بردیم....بریم خیابون! فوتبال مساوی....بریم  

خیابون!! 


فوتبال باختیم....بریم خیابون!!! 


والیبال بردیم......بریم خیابون!!!! 


کشتی اول شدیم....بریم خیابون!!!!! 


کی؟؟....بریم خیابون!!!!!!! 


چی؟؟....بریم خیابون!!!!!!!! 


کجا؟؟....بریم خیابون!!!!!!!!! 


با کی؟؟.....بریم خیابون!!!!!!!!!!

   

 

ﺩﺧﺘــﺮهـ ﻫﯿﮑﻠِﺶ مثلهـ پآﻧﺪآﯼ ﮐﻮﻧﮓﻓﻮ ﮐﺎﺭهـ ،

  ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﭘﺮﻭفآﯾﻠﺶ ﻧﻮشتهـ :

 

 "آنقدر ظریفم کهـ بآ یک نگآهـ سرد می شکنم! " 

 

 ﯾﮑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻬﺶ بگهـ :

 ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺗﺒـــﺮ ﻧﺎﺩﺭﺷﺎهـ ﺍفشآر کهـ هیچی بآ کمآن دآمول ﻫﻢ

 نمی شکنی !

برو بآ خیآل رآحت بهـ زندگیت برس :|

  

 

این ماجرا کاملا واقعی است ! :

گفتم : مادر!

گفت : جانم!

گفتم : درد دارم!

گفت : بجانم!

گفتم : خسته ام!

گفت : پریشانم!

گفتم : گرسنه ام!

گفت : بخور از سهم نانم!

گفتم : کجا بخوابم!

گفت : روى چشمانم!

گفتم : پارچ آب برگشت رو فرش!

گفت : اى خدا ذلیلت کنه ، بمیرى راحت بشم از دست !

 

این آخریه یه غم انگیزه ولی خیلی قشنگه

  

 

زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند.
پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت.
این بگو مگوها همچنان ادامه داشت تا اینکه یک روز ...

پیرمرد برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل می کند ضبط صوتی را آماده کرد و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط کرد.
پیر مرد صبح از خواب بیدار شد و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش رفت و او را صدا زد، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته بود!
از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او بود !

 

نظرات 3 + ارسال نظر
shaya دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 15:37

farshad چهارشنبه 26 شهریور 1393 ساعت 22:34

خیلی باحال بود

مرسی

علی سه‌شنبه 4 شهریور 1393 ساعت 11:08 http://jockha.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد